بگذر از من
اگه راهم این روزا از تو یه کم دوره ببخش
توی زندگی آدم یه وقتا مجبوره ببخش
بگذر از من اگه صبر و طاقتم کافی نبود
عکس من تو قاب رویایی که میبافی نبود
گل یکدونه ی گلدون بلور زندگی
چی دارم واست به جز یه عالمه شرمندگی
آرزوم همیشه این بوده که تو کسی بشی
سایه بون دل بی پناه بی کسی بشی
حالا که گذشته از من تو باید صاف بمونی
مث آینه شمدونای نقره شفاف بمونی
یه سبد دعا و خوشبختی فردا مال تو
دست من بود که می گفتم همه دنیا مال تو
برو زندگی رو با مهربونی رنگ بزن
همه رو با هر چی دوست داری هماهنگ بزن
دوری مون و باز می ذاریم به حساب سرنوشت
انقدر خوبی که آخر میدونم میری بهشت
یادته پروانه صفت چشم به چشم میدوختیم
مثل شمع و پروانه پای هم میسوختیم
اون روزا رفاقتمون خیلی ساده بود
حسادت دوستات به تو خیلی ضایع بود
می خوای پیشت من همین حالا برگردم!
بدونه من الان خیلی ها تو رو ترک کردن
به تو حسودی میکردن چون با من بودی
همیشه اون موقع ها دوسم داشتی چون پیشم بودی
یادته اون موقع ها عاشقم نبودی؟
واسه دوستی با من لایقم نبودی
پیش رفیقات گفتی میپوچینمش به زودی
گفتم باشه برو! از این کار نمیبری سودی
روزگار دلتنگی
دلم گرفته از این روزگار دلتنگی
گرفته اند دلم را به کـار دلتنگی
دلم دوباره در انبوه خستگی ها ماند
گــــرفت آینــــــه ام را غـبار دلتنگی
شکست پشت من از داغ بی تو بودنها
به روی شـــــانه دل مانـــد بار دلتنگی
درون هاله ای از اشک مانده سرگردان
نگاه خســـــــته مـــن در مدار دلتنگی
از آن زمان که تو از پیش ما سفر کردی
نشسته ایم من و دل کـــــنار دلتنگی
دگر پرنده احساس مــن نمی خواند
مگر سرود غم از شاخسار دلتنگی
بیا که ثانیه ها بی تو کند می گذرد
بیا که بگذرد این روزگـــــار دلتنگی
سلام سلام سلام